کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم
کودکان دیوانهام خوانند و پیران ساحرم
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم
خانه متروکم از اشباح سرگردان پر است
آسمانی در میان ابرهای عابرم
چون صدف در سینه مروارید پنهان کردهام
در دل خود مؤمنم در چشم مردم کافرم
گرچه یک لحظهست از ظاهر به باطن رفتنم
چند صد سال است راه از باطنم تا ظاهرم
خلق میگویند: ابری تیره در پراهنیست
شاید ایشان راست میگویند، شاید شاعرم
صبر درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک؟!
هرچه باشد ناگزیرم، هرچه باشد حاضرم...
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم
خانه متروکم از اشباح سرگردان پر است
آسمانی در میان ابرهای عابرم
چون صدف در سینه مروارید پنهان کردهام
در دل خود مؤمنم در چشم مردم کافرم
گرچه یک لحظهست از ظاهر به باطن رفتنم
چند صد سال است راه از باطنم تا ظاهرم
خلق میگویند: ابری تیره در پراهنیست
شاید ایشان راست میگویند، شاید شاعرم
صبر درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک؟!
هرچه باشد ناگزیرم، هرچه باشد حاضرم...
۱۱.۶k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.