عاشقانه های شبنم
گِلِم را از چه خاکی آفریده
چه روحی در وجود من دمیده
مگر مادر به جای تیغ فولاد
به تیغ عشق نافم را بریده
نمی دانم ولی شاید خداوند
خودش تار وجودم را تنیده
و یا شاید ز سمت بیستونی
نسیمی سمت اشعارم وزیده
به یاد بیستون افتاده شعرم
مگر خالی به لب های تو دیده
اگر خالی نداری بر لبانت
مگر طعم لبانت را چشیده
چه دستی با چه ابزاری چنین عشق
تو را در چشم من زیبا کشیده
چه روحی در وجود من دمیده
مگر مادر به جای تیغ فولاد
به تیغ عشق نافم را بریده
نمی دانم ولی شاید خداوند
خودش تار وجودم را تنیده
و یا شاید ز سمت بیستونی
نسیمی سمت اشعارم وزیده
به یاد بیستون افتاده شعرم
مگر خالی به لب های تو دیده
اگر خالی نداری بر لبانت
مگر طعم لبانت را چشیده
چه دستی با چه ابزاری چنین عشق
تو را در چشم من زیبا کشیده
۵.۹k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳