BURN FOR WORLD

BURN FOR WORLD



کنار هم خواب بودن

جونگکوک به صورت غرق در خواب دخترک زل زده بود

جونگکوک: تو واقن یه فرشته ای فرشتم....
من نمیتونم همینجوری ولت کنم
میزارم دنیا برات به حال خودش بسوزه!
این همونجوریه که باید همیشه تموم شه!

دست هاشو توی دست های دختر گره زد و اونو اورد سمت خودش

دنیلا: این همونجوریه که عاشقم شدی؟

جونگکوک: بیدار بودی؟!

دنیلا خندید:

آره بیدار بودم
چرا این حرفارو تو بیداری بهم نمیزنی؟

جونگکوک: مدیونی فکر کنی خجالت میکشم

دنیلا: خب میشنوم

جونگکوک: از کجاش بگم؟چشات؟لبات؟موهات؟بوی تنت؟بغلات؟کدومش؟!

دنیلا: از خجالتت

جونگکوک خنده کوچیکی کرد
دست دنیلا رو بوسید و گفت:

فقط ضعیفم همین

دنیلا: نخیر کی گفته؟تو قوی ترین و شجاع ترینی

جونگکوک: ولی من خیلی تروسوعم همیشه میترسم

دنیلا: شجاع بودن یعنی بترس بلرز ولی یک قدم بردار وتو دقیقا این کارارو کردی

جونگکوک: من برای تو همه کار میکنم...

دنیلا: تو همیشه دوس داری برای همه خاص باشی ولی یه چیزی میگم یادت باشه....تو اگه خودت باشی همیشه، خاص ترینی!



_خودت باش تا خاص باشی
شجا بودن یعنی بترس، بلرز ولی یک قدم بردار
_________________-
پایان... .
دیدگاه ها (۳)

درخواستی حرفی چیزی داشتینتوی کامنتا میشنوم

-@llarosa@xelra

YOU BEL;ONG TO MEهمگی منتظر اون اجرای بزرگ بودنجیمین دلقک سی...

ME AND YOUزیادی ازین زندگی خسته شده بودتوی مهمونی دوستانه نش...

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط