عاشقانه های شبنم با رب العالمین
آرزو کردم ترا تا که بیایی ای دوست
شرح این سینه بگویم چون بیایی ای دوست
روزگاری شده سرسخت تر از آنچه گذشت
آرزوها شده نایاب تر از آنچه که بود
اسفا از غم انبار شده بر دلها
والله انگار دلی نیست دگر در این جا
نیست آوایی و سر مستی و حالی زیبا
چون بیابم؟
داد ،فریاد ،فغان....
دست ها رو به خدا زمزمه ی یا رب و رب
دیده ها شد نگران در پی الطافی دگر
ای خدا تو دور کن این حال خراب
زنده کن در نفسم خاطر ایام شباب
شرح این سینه بگویم چون بیایی ای دوست
روزگاری شده سرسخت تر از آنچه گذشت
آرزوها شده نایاب تر از آنچه که بود
اسفا از غم انبار شده بر دلها
والله انگار دلی نیست دگر در این جا
نیست آوایی و سر مستی و حالی زیبا
چون بیابم؟
داد ،فریاد ،فغان....
دست ها رو به خدا زمزمه ی یا رب و رب
دیده ها شد نگران در پی الطافی دگر
ای خدا تو دور کن این حال خراب
زنده کن در نفسم خاطر ایام شباب
۴۴.۷k
۱۰ مهر ۱۴۰۳