-میدونی چیه هیونگ؟ اون شبی که خوابش رو دیدم، دست هاش رو ر
-میدونی چیه هیونگ؟ اون شبی که خوابش رو دیدم، دستهاش رو روی چشمهام گذاشته بود و از پرواز کردن میگفت.
+خب؟ بعدش چیشد ؟!
-صبح که بیدارشدم، از پیشم رفته بود...
+خب؟ بعدش چیشد ؟!
-صبح که بیدارشدم، از پیشم رفته بود...
۱.۵k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.