چطور باید زمان را متوقف کرد: بوسه چطور باید در زمان سفر کرد: خواندن چطور باید از زمان گریخت: موسیقی چطور باید زمان را احساس کرد: نوشتن چطور باید زمان را آزاد کرد: نفس کشیدن
میدونی معصومه خانم،
آدم وقتی یه نفرو دوست داشته باشه
دیگه زندگیش خوب میشه، دیگه خوشحاله
که صبحها بلند میشه میبینه صبح شده،
غروبهای جمعه هم
دیگه دلش نمیخواد با یکی حرف بزنه.
به خاطر همینه که شاعر میگه:
بدون عشق نمیشه زندگی کرد...
خواب سفید📽
♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️
دیالوگِ صابر ابر رو برایِ بار هزارم میشنوم
که میگه:
"من خیلی چیزا از تو یادم میمونه"
و با خودم فکر میکنم چقدر طول میکشه
تا این خیلی چیزا از ذهنِ آدم پاک شه؟!
از نظر خودم هیچوقت...
بنظرم اگه صد سال هم بگذره، بازم با دیدنِ یه چیزایی، با شنیدن یه حرفایی، یک گوشهای از ذهنت میره سمت جزئیات قدیمی که سالهای سالِ خاک خوردن…
انگار سفر میکنی به گذشتههای نه چندان دور و همه چی در یک لحظه از جلویِ چشمات میگذره...
روزهاست که دارم از خودم میپرسم
من چقدر از تو یادم میمونه؟!
و هر بار به این جواب میرسم که خیلی:)
اصلا من خیلی بیشتر از خیلی از تو یادم میمونه…
راستی تو چی؟!
تو چقدر از من یادت میمونه؟!
آدم وقتی یه نفرو دوست داشته باشه
دیگه زندگیش خوب میشه، دیگه خوشحاله
که صبحها بلند میشه میبینه صبح شده،
غروبهای جمعه هم
دیگه دلش نمیخواد با یکی حرف بزنه.
به خاطر همینه که شاعر میگه:
بدون عشق نمیشه زندگی کرد...
خواب سفید📽
♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️♣️
دیالوگِ صابر ابر رو برایِ بار هزارم میشنوم
که میگه:
"من خیلی چیزا از تو یادم میمونه"
و با خودم فکر میکنم چقدر طول میکشه
تا این خیلی چیزا از ذهنِ آدم پاک شه؟!
از نظر خودم هیچوقت...
بنظرم اگه صد سال هم بگذره، بازم با دیدنِ یه چیزایی، با شنیدن یه حرفایی، یک گوشهای از ذهنت میره سمت جزئیات قدیمی که سالهای سالِ خاک خوردن…
انگار سفر میکنی به گذشتههای نه چندان دور و همه چی در یک لحظه از جلویِ چشمات میگذره...
روزهاست که دارم از خودم میپرسم
من چقدر از تو یادم میمونه؟!
و هر بار به این جواب میرسم که خیلی:)
اصلا من خیلی بیشتر از خیلی از تو یادم میمونه…
راستی تو چی؟!
تو چقدر از من یادت میمونه؟!
- ۶۴.۳k
- ۰۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط