وایی یاد یه خاطره افتادم یه بار با دخترای دوست مامانم بیر
وایی یاد یه خاطره افتادم یه بار با دخترای دوست مامانم بیرون بودیم اومدم چرخ و فلک بزنم که یهو با سر اومدم رو زمین چندتا پسرم اون پشت بودن جرر خوردن از خنده و من این وسط نمیدونستم بخندم یا گریه کنم😂😅
۳.۹k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.