سلام بر جانبازان دفاع مقدس

سلام بر جانبازان دفاع مقدس
این جانباز در اواخر جنگ به دلیل ضربه سر قدرت حافظه خود را از دست داد و حتی نامش را نمی دانست ٣٠ سال هم در يك آسايشگاه بود تا اینکه يك روز از پله با سر به پايين افتاد و سرش به نبش پله اصابت مى كنه و بعد اسمش بخاطرش مياد. بخش نيكوكارى دنبال خانواده اش می گرده و در نهايت در شهرى از توابع كردستان خانواده اش را پيدا مى كنند.
حال لحظه ملاقات با مادر و خانواده‌اش راببینید. الله اکبر
✳️تحلیل دینی بلاها
حال متوجه میشویم این افتادن از پله و ضربه سر به ظاهر یک بلا اما در واقع یک راهکار برای بازگشت این جانباز به خانواده بعد از ۳۰ سال
همه بلاهای که بر یک مومن وارد می‌شود اینگونه است جبران یک کاستی یا راهکار برون رفت از یک مصیبت و بلاست حال برخی از بلا حکمتش بعد از ۳۰ سال کمتر دانسته می‌شود برخی مانند بردگی یوسف نبی علیه السلام چهل سال برخی هم هرگز در این دنیا ما واقف اسرار نمی شویم تا قیامت آنگاه تمام اسرار بلاها آشکار میشود آنگاه مومن آرزو می کند ای کاش این بلاها بیشتر بود
لذا امام عسکری ع فرمود
ما من بلیه الا ولله فیه نعمه تحیط بها
هیچ بلای نیست مگر آنکه در درون خود نعمتی دارد(تحف العقول)