🌻از خانه بیرون میزنم
🌻از خانه بیرون میزنم
کجایش را خودم هم نمی دانم که رو به
چه کسی و به دیدار کدام آدم زندگیم؟
و ماشین هایی که مدام پشت سر من بوق می زنند
راننده هم می گوید:کجایی عموووو؟حواست کجاااست؟
و هی بوق و بوق و حرف پشت حرف!
دوست داشتم یقه ی تک تکشان را بگیرم و بگویم:
هان؟مگر آدم سرگردان ندیده ای؟
مگر ندیده ای کسی را که فقط خودش را داشته باشد؟
این همه آشفتگی و پریشانی را نمی بینی؟
متوجه نیستی که پاهایم از دردِ حیران بودن دیگر
به دنبالم نمی آیند و دوست دارم هر کجا که بشود
بنشینم و از دلتنگی زیاد هرگز بلند نشوم؟
درد بدی است که میان جمع باشی و دلت اما،
تنهای تنهای تنها!
دیگر نه بوقی مرا به خودم می آورد و نه حرفی از شما
باعث می شود که مراقب خودم باشم
که این همه تنهایی چاره ای ندارد جز «عادت»!
تلخ است و باور نکردنی اما،
از یک جایی به بعد باید فهمید که تو
«جز خودت هیچکس را نداری»!🎈🍓
کجایش را خودم هم نمی دانم که رو به
چه کسی و به دیدار کدام آدم زندگیم؟
و ماشین هایی که مدام پشت سر من بوق می زنند
راننده هم می گوید:کجایی عموووو؟حواست کجاااست؟
و هی بوق و بوق و حرف پشت حرف!
دوست داشتم یقه ی تک تکشان را بگیرم و بگویم:
هان؟مگر آدم سرگردان ندیده ای؟
مگر ندیده ای کسی را که فقط خودش را داشته باشد؟
این همه آشفتگی و پریشانی را نمی بینی؟
متوجه نیستی که پاهایم از دردِ حیران بودن دیگر
به دنبالم نمی آیند و دوست دارم هر کجا که بشود
بنشینم و از دلتنگی زیاد هرگز بلند نشوم؟
درد بدی است که میان جمع باشی و دلت اما،
تنهای تنهای تنها!
دیگر نه بوقی مرا به خودم می آورد و نه حرفی از شما
باعث می شود که مراقب خودم باشم
که این همه تنهایی چاره ای ندارد جز «عادت»!
تلخ است و باور نکردنی اما،
از یک جایی به بعد باید فهمید که تو
«جز خودت هیچکس را نداری»!🎈🍓
۴.۷k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.