سلام صبح جمعه آخر سالتون توامان با وصال یارتون
شعر، علامه محمدحسین طبا طبایی🌼🌼🌼
همی گویم وگفته ام بارها
بودکیش من مهردلدارها
پرستش به مستیست درکیش مهر
برون اند زبن جرگه هوشیارها
به شادی وآسایش وخواب وخور
ندارندکاری دل افکارها
بجزاشک چشم وبجزداغ دل
نباشدبه دست گرفتارها
کشیدن درکوی دلدادگان
میان دل وکام دیوارها
چه فرهادها مرده درکوهها
چه حلاجها مرده بردارها
چه داردجهان جزدل ومهرویار
مگر توده هایی زپندارها
ولی راد مردان ووارستگان
نبازندهرگزبه مردارها
مهین مهرورزان که آزاده اند
بریزندازدام جان کارها
به خون خودآغشته ورفته اند
چه گلهای رنگین به جوبارها
بهاران به شادباش ریزد سپهر
به دامان گلشن زرگبارها
کشدرخت وسبزه به هامون ودشت
زندبادگه به گل به گلزارها
نگارش دهدگلبن وجویبارها
درآیینه آب رخسارها
رودشاخ گل دربرنیلفر
برقصد به صدنازگلنارها
درو پرده غنچه رابادبام
هزارآوردنغز گفتارها
فریب جهان را مخورزینهار
که درپای این گل بودخارها
پیاپی بِگش وجام و سرگرم باش
بهل گربگیرد بیکارها
همی گویم وگفته ام بارها❤️
بودکیش من مهردلدارها🌹
همی گویم وگفته ام بارها
بودکیش من مهردلدارها
پرستش به مستیست درکیش مهر
برون اند زبن جرگه هوشیارها
به شادی وآسایش وخواب وخور
ندارندکاری دل افکارها
بجزاشک چشم وبجزداغ دل
نباشدبه دست گرفتارها
کشیدن درکوی دلدادگان
میان دل وکام دیوارها
چه فرهادها مرده درکوهها
چه حلاجها مرده بردارها
چه داردجهان جزدل ومهرویار
مگر توده هایی زپندارها
ولی راد مردان ووارستگان
نبازندهرگزبه مردارها
مهین مهرورزان که آزاده اند
بریزندازدام جان کارها
به خون خودآغشته ورفته اند
چه گلهای رنگین به جوبارها
بهاران به شادباش ریزد سپهر
به دامان گلشن زرگبارها
کشدرخت وسبزه به هامون ودشت
زندبادگه به گل به گلزارها
نگارش دهدگلبن وجویبارها
درآیینه آب رخسارها
رودشاخ گل دربرنیلفر
برقصد به صدنازگلنارها
درو پرده غنچه رابادبام
هزارآوردنغز گفتارها
فریب جهان را مخورزینهار
که درپای این گل بودخارها
پیاپی بِگش وجام و سرگرم باش
بهل گربگیرد بیکارها
همی گویم وگفته ام بارها❤️
بودکیش من مهردلدارها🌹
- ۱.۲k
- ۲۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط