گاهی اوقات احساس میکنم تو زندگیم یه جای خالی هست..یه جایی
گاهی اوقات احساس میکنم تو زندگیم یه جای خالی هست..یه جایی که نمیتونم پُرش کنم..یه جایی که انگار نیاز به یه چیز ویژه داره تا پُر بشه..اون چیز یا کَسِ ویژه پیدا نمیشه.. نمیدونم چرا..انگار همه یجوری شدن..انگار رفتارشون با من نسبت به بقیه اطرافیانشون فرق داره..انگار..انگار..نمیدونم..انگار از نظر اونا من با همه فرق دارم..هرچی فک میکنم تو ذهنم تصویری از خنده هایی که با بقیه دارن..بغل هایی که با بقیه دارن..شادی هاشون..گریه هایی که موقعش به بقیه پناه میبرن..هیچکدوم رو با من ندارن و نداشتن..جای خالی..جای خالی اون نفری که منو دوست داشته باشه..دوست داشته باشه پیشم باشه..دوست داشته باشه باهام بخنده..دوست داشته باشه وقتی حالش بده من حالشو خوب کنم..ساعت شماری کنه تا فردا دوباره منو ببینه.. دوست داشته باشه باهام حرف بزنه.. باهام بخنده..موقع گریه بهم پناه بیاره..تو بغلم به عنوان یه جای امن آرامش بگیره..اون فرد..تا الان که جاش خالی بوده..ولی..امیدوارم از الان به بعد پیداش کنم و جاش پُر بشه..امیدوارم.. سونیا"
۱۲.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.