📝🎤 ژاله علو
باز یادت در دلم مستانه غوغا میکند
ز اشتیاقت آتشی در سینه بر پا میکند
میبرد تا روزهای دورِ دیدار و حضور
بر جمالت چشم دل فرق تماشا میکند
در هجوم دردهای جانگزای زندگی
بر شفایم معجزی همچون مسیحا میکند
میدهد دل بر دلم تا حرف دل گویم بدو
پس وجودم را به ذکرت جمله گویا میکند
ژالهها میبارد از چشمم به شوق روی تو
گوهر افشان دامنم را همچو دریا میکند
ز اشتیاقت آتشی در سینه بر پا میکند
میبرد تا روزهای دورِ دیدار و حضور
بر جمالت چشم دل فرق تماشا میکند
در هجوم دردهای جانگزای زندگی
بر شفایم معجزی همچون مسیحا میکند
میدهد دل بر دلم تا حرف دل گویم بدو
پس وجودم را به ذکرت جمله گویا میکند
ژالهها میبارد از چشمم به شوق روی تو
گوهر افشان دامنم را همچو دریا میکند
۳.۶k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.