اینی که امروز دارم زندگی میکنم حتی ذره ای
اینی که امروز دارم زندگی میکنم حتی ذره ای
شبیه به رویاهای بچگیم نیست...
اون موقعا نمیدونستم زندگی قراره اینقدر بیرحم باشه
نمیدونستم روزا قراره با کلی استرس و اضطراب و
شبا با گریه صبح شه
نمیدونستم قراره یهو از اون روزای رنگی پرت شم
تو عمقِ سیاهی و رو آوارِ خودم قدم بردارم.
انگار هیچوقت قرار نیست خستگی از تنم بیرون بره
هیچوقت جای زخمام خوب نمیشن و دردام یادم نمیره
یادم نمیره،
من این روزایِ پر از تنش و جنگ اعصابو یادم نمیره،
هیچوقت.
شبیه به رویاهای بچگیم نیست...
اون موقعا نمیدونستم زندگی قراره اینقدر بیرحم باشه
نمیدونستم روزا قراره با کلی استرس و اضطراب و
شبا با گریه صبح شه
نمیدونستم قراره یهو از اون روزای رنگی پرت شم
تو عمقِ سیاهی و رو آوارِ خودم قدم بردارم.
انگار هیچوقت قرار نیست خستگی از تنم بیرون بره
هیچوقت جای زخمام خوب نمیشن و دردام یادم نمیره
یادم نمیره،
من این روزایِ پر از تنش و جنگ اعصابو یادم نمیره،
هیچوقت.
۸.۱k
۰۶ تیر ۱۴۰۳