از جنــگی نابــرابــر برمیگشت
از جنــگی نابــرابــر برمیگشت
خستــه و تنــها
ایستــاده بر اخــرین ایستگاه امیــد
و چشمانـش..
همـان نگاه کودکی را داشت
که در بازارچهی شلوغ
رهــا کرده بــود
دست مـــادرش را
#امیرعلی_قربانی
خستــه و تنــها
ایستــاده بر اخــرین ایستگاه امیــد
و چشمانـش..
همـان نگاه کودکی را داشت
که در بازارچهی شلوغ
رهــا کرده بــود
دست مـــادرش را
#امیرعلی_قربانی
۱۱۰.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.