چشم خود بستم که دیگر

چشم خود بستم که دیگر
چشم مست اش ننگرم
ناگهان دل داد زد
دیوانه  من می بینمش
دیدگاه ها (۰)

ببین من تو اوج مستی میرسوندمت خونهولی اونا پیک تو لیوانی پر ...

آهای عشق قدیمی تصمیم گرفتم اسم تو بزارم رو دخترم رسما آخه لع...

سلامتی روزی ک بشم قسم مادرمکه بگه به خاک پسرم قسم

امشب صدای تیشع از بیستون نیامدشاید بخواب شیرین فرهاد رفته با...

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمدل داد زد دیوانه من میبین...

چه میخانه ای ست ...هم مست می کند و دیوانه هم تشنه می کند و خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط