قدرتی که هیچ کس نمی بیند
شده یه شب، وسط یه اتاق تاریک، همون موقع که هیچکس نیست و هیچی سر جاش نیست، بشینی و با خودت بگی: "بسه، باید جمعش کنم؟"
شده اون لحظهای که فکر میکنی تموم شدی، ولی یه چیزی ته دلت میگه: "یه کم دیگه، فقط یه کم دیگه…"
قدرت، اون موفقیتهای دهن پر کن نیست که همه میبینن. قوی بودن یعنی وقتی که همه چی توی ذهنت فروپاشیده، ولی یه نفر، فقط یه نفر تصمیم میگیره که از نو بسازه… و اون یه نفر، خودتی.
هیچکس اون لحظههایی که خودتو جمع کردی و جلو رفتی رو نمیبینه، هیچکس اون زخمهایی که خودت تنهایی بستی رو حس نمیکنه. اما مهم اینه که تو خودت میدونی چی کشیدی. خودت میدونی که چی رو به صفر رسوندی و چطوری خودتو از نو ساختی.
📌 نیچه میگه:
"آنکه برای زندگی چرایی دارد، با هر چگونهای خواهد ساخت."
و تو، تو هر بار که از فروپاشی برگشتی، به خودت ثابت کردی که هنوز این راهو داری…