عشق، اساس زندگی و بقا و موجودیّت عالم است؛ زیرا تمام حرکا
عشق، اساس زندگی و بقا و موجودیّت عالم است؛ زیرا تمام حرکات و سکنات و جوش و خروش جهانیان بر اساس محبّت، علاقه و عشق است. «عشق در معنی لغوی به معنای محبّت و دلبستگی فراوان است و برگرفته شده از گیاهی به نام عشقه است، این گیاه اگر بر گیاه یا درختی بروید آن را خشک میکند و خودش تغییری نمیکند. ولیکن از نگاه عارفان، عشق یک واقعیّت اساسی است که به آسانی نمیشود آن را تعریف و تفسیر نمودهر کس که عشق را تعریف کند، آن را نشناخته، و کسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد، آن را نشناخته، و کسی که گوید من از آن جام سیراب شدم، آن را نشناخته، که عشق شرابی است که کسی را سیراب نکند
خبرت هر سحر از باد صبا می خواهم
هر شبی خیل خیالت، به دعا می خواهم
سینه را بهر وفای تو، صفا می جویم
دیده را بهر جمال تو، ضیا می خواهم
در بر تو، کم و بیش و بد و نیک و دل و جان
همه بر خاک زدم، از تو ترا می خواهم
خبرت هر سحر از باد صبا می خواهم
هر شبی خیل خیالت، به دعا می خواهم
سینه را بهر وفای تو، صفا می جویم
دیده را بهر جمال تو، ضیا می خواهم
در بر تو، کم و بیش و بد و نیک و دل و جان
همه بر خاک زدم، از تو ترا می خواهم
۴.۷k
۲۲ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.