مرا بغل بگیر و بازبنام خود خطاب کن

مرا بغل بگیر و باز،بنام خود خطـاب کـن
تمـام هستی مــرا ، به عشــق خود مجــاب کن

ببوســم و به بوسه ای ، تپش به قلب من فکـن
مرا که سرخوشم ز تو،به بوسه ای خــراب کـن

به خلــوتی نشسته ام ،کنار عکس هـای تــــو
مــرا کنــار بودنت ، بیـــا و انتخــاب کــــن

بیــا ببین که خواب هم ، زچشــم خسته ام پریـد
بیا دو چشم خسته را ، ببوس و مست خواب کن
دیدگاه ها (۲۲)

0 خدا بنه اتم یادت نی ؟ کجانی؟ هیچ دیارت نی..‌.برگردان به ...

به ما که خسته ایم بگوخونه ی بهار کدوم وره.

شب راسڪوت اعتبار مےبخشد وانسان را متانت و صبر…الهییاریمان ڪن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط