چشمآنت را خوآندم

چشمآنت را خوآندم.....
.
.
.
فهمیدم مآل تو نیستم....
چون مثل قبل عشق رآ نسبت
به خودم در چشمآنت ندیدم....
چشمآنت ، دگر مثل سنگی نبود
که وقتی به من نگآه می کردند...
گل در آن می روییدند....










_قفس گل رز_
دیدگاه ها (۶)

خوشحالیم.....هه خنده داره چون اون زندگی ام رو ازم گرفت.........

ولی ساعت ۴:۳۰....اون شب من اخرین خوآبم رآدر مورد آن دیدم و.....

از تو چیز زیادی نمی خواهم...تنها قطعه ای از شرجیِ حنجره ات ر...

خودشناسی و خداشناسی ـ ۱ترسِ اشتباهبهرام:از خدایی ترسیدمکه تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط