اختصاصی
#اختصاصی
نوش جونت مادر اون شیری که خوردی ...
لحظاتی از وداع مادر ش ه ی د #سید_مهدی_جلادتی در #معراج_شهدا
مادر آنچنان قربون صدقه فرزند اربا اربایش میرود که دل سنگ آب می شد
آرزوها و خوابهایی که برای فرزندش دیده بود ررو با او مرور کمی کرد و قربون صدقه اش می رفت
لحظه ای آروم و قرار نداشت انگار یک دنیا حرف نگفته دارد و می داند یک دنیا حرف در دل مانده باید با فرزندش که آخرین دیدارش با اوست، به زبان بیاورد
می داند هر چه هست همین لحظات است
همه حرفهایش در قربون صدقه رفتن خلاصه می شود شاید بهتر از این چیزی برای گفتن ندارد و یک عمر صدقه سر بچه اش می رود تا در دلش حسرت این لحظات نماند
#کنسولگری
نوش جونت مادر اون شیری که خوردی ...
لحظاتی از وداع مادر ش ه ی د #سید_مهدی_جلادتی در #معراج_شهدا
مادر آنچنان قربون صدقه فرزند اربا اربایش میرود که دل سنگ آب می شد
آرزوها و خوابهایی که برای فرزندش دیده بود ررو با او مرور کمی کرد و قربون صدقه اش می رفت
لحظه ای آروم و قرار نداشت انگار یک دنیا حرف نگفته دارد و می داند یک دنیا حرف در دل مانده باید با فرزندش که آخرین دیدارش با اوست، به زبان بیاورد
می داند هر چه هست همین لحظات است
همه حرفهایش در قربون صدقه رفتن خلاصه می شود شاید بهتر از این چیزی برای گفتن ندارد و یک عمر صدقه سر بچه اش می رود تا در دلش حسرت این لحظات نماند
#کنسولگری
۵.۱k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.