نفس می کشم نبودنت را ... تو نیستی! هوای بوی تنت را کرده ا
نفس می کشم نبودنت را ... تو نیستی! هوای بوی تنت را کرده ام ... می دانی ؟امشب به وسعت تمامی شبهایی که تو را نداشتم دلتنگم ... هوای آغوشت دیوانه ام می کند ... موهایم بدجوری بهانه ی دستانت را می گیرد... روزهایم کش آمده... هر چقدر خودم را به کوچه ی بی خیالی می زنم باز سر از کوچه ی دلتنگی در میاورم ...کاش لااقل می شد فقط شب بخیرها را بگویی تا بخوابم...
۴.۶k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱