تو خنده ای؛ شادی بخش و نجات دهنده.
تو خندهای؛ شادی بخش و نجاتدهنده.
تو شربت سرماخوردگی؛ با چاشنی تلخی اما درمانگر.
تو عمق اقیانوسی؛ ترسناک اما شگفت انگیز.
تو قدرت نگاهی؛ در هیاهوی ازدحامها تسلی بخش.
تو خوابی؛ سراسر نیاز و تقلا و آرامش.
تو سکوتی؛ آغشته به تنهایی اما سراسر شکوه.
تو
قاچ آخر پیتزایی، چای نیمهشبی، آخرین نفر خداحافظی، بوی پوست پرتقالی، اون جوراب خرگوشیهای، پیادهروی زیربارونی..........
تو شربت سرماخوردگی؛ با چاشنی تلخی اما درمانگر.
تو عمق اقیانوسی؛ ترسناک اما شگفت انگیز.
تو قدرت نگاهی؛ در هیاهوی ازدحامها تسلی بخش.
تو خوابی؛ سراسر نیاز و تقلا و آرامش.
تو سکوتی؛ آغشته به تنهایی اما سراسر شکوه.
تو
قاچ آخر پیتزایی، چای نیمهشبی، آخرین نفر خداحافظی، بوی پوست پرتقالی، اون جوراب خرگوشیهای، پیادهروی زیربارونی..........
۲۱.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱