﷽گُذَرَم‌تا‌به‌دَرِ‌خانه‌اَت‌اُفتاد‌حُسِین...خانه‌آباد‌شُدَم...

﷽قِصه‌آن‌روز‌شُروع‌شُد‌که‌خُدا...مِهرِ‌یِک‌بی‌کَفَن‌اَنداخت‌...

﷽بابا...هِزار‌دَفعه‌بابا‌مُردَم...رو‌نِی‌زَخمات‌رو‌میشمُردَم...

﷽تَنها‌حَرَمی‌که‌روضه‌خون‌نِمیخواد...حَرَمِ‌رُقَیه‌اَست!اومَ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط