این روزگار ماست: پیامک های چند کلمه ای و چت های چند خطی
این روزگار ماست: پیامکهای چند کلمهای و چتهای چند خطی و معاشرتهای چند دقیقهای و معاشقههای یکی، دو، چند شبی. و تمام. بی چند و چونی و بی عرض و عمق و ارتفاعی. کلماتی مثل «رفاقت» در این میان هرزهتریناند. «ماندن» به کابوس میمانَد. غلام سرعتِ آنایم که زود بیاید و زود هم برود و ترجیحا پشت سرش را هم نگاه نکند. این که میگویم، البته نه مطلقا عمومیت دارد و نه لزوما مذموم است. صرفا بیانِ واقعیتِ نسبی است، از نگاه من.
حالا گیریم تو دونژوانِ زمان. تو الههی فلیرت. تو ملکالتجارِ بازار مکارهی فیسبوک و شعباتش. اما، روزی خواهد رسید که آرزو میکنی دست روی هر کس میگذاری، طلا نشود. زود نیاید. زود نرود. بماند؛ دست کم اندکی بماند. لختی بیاساید. شده یک ساعت با تو رفاقت کند. شده یک بند انگشت تو را عمیقتر بخواهد. روزی خواهد رسید که هزار همخوابه را بدهی پای یک همراه. که دست کم یک قدم از راه را با تو بیاید. جناب دونژوان؛ این خط، این نشان!
حالا گیریم تو دونژوانِ زمان. تو الههی فلیرت. تو ملکالتجارِ بازار مکارهی فیسبوک و شعباتش. اما، روزی خواهد رسید که آرزو میکنی دست روی هر کس میگذاری، طلا نشود. زود نیاید. زود نرود. بماند؛ دست کم اندکی بماند. لختی بیاساید. شده یک ساعت با تو رفاقت کند. شده یک بند انگشت تو را عمیقتر بخواهد. روزی خواهد رسید که هزار همخوابه را بدهی پای یک همراه. که دست کم یک قدم از راه را با تو بیاید. جناب دونژوان؛ این خط، این نشان!
۱.۷k
۰۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.