زاده شدم تو عصرِ درد
زاده شدم تو عصرِ درد
تو عصرِ وحشیِ قدرت
شدم تاوانِ جرم این طبیعت
با عمرِ کوتاهم تو جنگِ فرصت
زاده شدم تو عصرِ دزدهای رویا
شدم مجرمِ تمامِ جرم های دنیا
روزِ تولدم روزِ اَشکِ بره ها بود
زاده شدم تو عصرِ گرگ های دنیا
یعنی جنگ ، قدمِ اولم به خط
صلح نی ، وسطِ دفترم بخند به منو ، بستنم به جهل
واسه ترس از بگا رفتن کافی بود فقط
یه چند لحظه باور به خطِ مَشیِ منفعت
با سودِ مصلحت
زاده شدم تو عصرِ وارونگی ها
عصرِ شلاق های پرونده دار
به جرمِ سکون زیرِ صد ضربه آدم
قبل اینکه لبهامو بذارم رو گونَت
ازم بپرس کدوم واژه هارو گفتم
ازم بپرس کدوم خونه هارو دیدم
قبلِ اینکه بخوام بخوابم تو خونت
زاده شدم تو عصرِ ترس
تو عصرِ تب و لرز زانوهای جرات
کشیده شدم بینِ دروغای نو
با دست های مُصرِ نمناکِ سُنَت
یه ماهی بودم خوشحال از قلابی که میخوردم
فهمیدم خیاله همه تابی که میخوردم
پدرم سیاسی نبود اما فهمیدم پر از سیاست بود
حتی اون آبی که میخوردم
دیگه فهمیدم میکروفون هارو هو کنم
همه دروغارو دِرو کنم
هر لحظه ای نو شدن یعنی مُردن
تمومِ زندگیمو نو کنم
صدای ناکوکم از یه سازِ تَرَک خوردس
من یه پایان از یه آغازِ تَرَک خوردم
آغوشِ من مُشته
وقتی تَنِ لختم
تو پنجه ی بازِ تَرَک خوردس...
تو عصرِ وحشیِ قدرت
شدم تاوانِ جرم این طبیعت
با عمرِ کوتاهم تو جنگِ فرصت
زاده شدم تو عصرِ دزدهای رویا
شدم مجرمِ تمامِ جرم های دنیا
روزِ تولدم روزِ اَشکِ بره ها بود
زاده شدم تو عصرِ گرگ های دنیا
یعنی جنگ ، قدمِ اولم به خط
صلح نی ، وسطِ دفترم بخند به منو ، بستنم به جهل
واسه ترس از بگا رفتن کافی بود فقط
یه چند لحظه باور به خطِ مَشیِ منفعت
با سودِ مصلحت
زاده شدم تو عصرِ وارونگی ها
عصرِ شلاق های پرونده دار
به جرمِ سکون زیرِ صد ضربه آدم
قبل اینکه لبهامو بذارم رو گونَت
ازم بپرس کدوم واژه هارو گفتم
ازم بپرس کدوم خونه هارو دیدم
قبلِ اینکه بخوام بخوابم تو خونت
زاده شدم تو عصرِ ترس
تو عصرِ تب و لرز زانوهای جرات
کشیده شدم بینِ دروغای نو
با دست های مُصرِ نمناکِ سُنَت
یه ماهی بودم خوشحال از قلابی که میخوردم
فهمیدم خیاله همه تابی که میخوردم
پدرم سیاسی نبود اما فهمیدم پر از سیاست بود
حتی اون آبی که میخوردم
دیگه فهمیدم میکروفون هارو هو کنم
همه دروغارو دِرو کنم
هر لحظه ای نو شدن یعنی مُردن
تمومِ زندگیمو نو کنم
صدای ناکوکم از یه سازِ تَرَک خوردس
من یه پایان از یه آغازِ تَرَک خوردم
آغوشِ من مُشته
وقتی تَنِ لختم
تو پنجه ی بازِ تَرَک خوردس...
۱۱.۵k
۲۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.