تقریبا یک ساعت پیش با شماره یکی دیگه زنگ زدم به پسر عموم
تقریبا یک ساعت پیش با شماره یکی دیگه زنگ زدم به پسر عموم بهش گفتم سلام گفت سلام بفرمایید گفتم عزیزم من همینم که شماره دادی بهم گفت من که بشما شماره ندادم حالا فکر کرده بود رلش میخواد امتحانش کنه 🤣 بهش گفتم ای وای چی میگی تو خودت بهم شماره دادی گفت من به عمم شماره دادم ( همش اسم عمه باید باشه خب یکم به خاله ها فحش بدید ای بابا همش عمه های بدبخت) خب به طور خلاصه بگم گفتم ای بابا خب تو شماره دادی قطع کرد روم باز زنگ زدم گفتم خب عزیزدلم اگه منو نمیخواستی چرا شماره دادی گفت من عزیزدل تو نیستم گفتم پس عزیز دل کی هستی گفت عمه جونمممم بعد یکم باهاش حرف زدم دیگه یکم اوکی شد بعد امده خونه یه دفعه تو ج ح از دهنش در رفت ما هم حالت تعجب گرفتیم گفتیم ای بابا چه ادمایی پیدا میشن ولی نمیدونه خودمون بودیم
رگ شیطانیم گل کرده 😈
حالا خوبه خودش ویس نداره وگرنه کارم تموم بود
رگ شیطانیم گل کرده 😈
حالا خوبه خودش ویس نداره وگرنه کارم تموم بود
۲.۹k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.