قیصرامینپور

#قیصر‌امین‌پور

غنچه با دلِ گرفته گفت:
زندگی لب زِ خنده بستن است،
گوشه‌ای درونِ خود نشستن است...!
گل به خنده گفت:
زندگی شکفتن است!
با زبانِ سبز، راز گفتن است...!
گفت‌ و گوی غنچه و گل،
از درون باغچه باز هم به گوش می‌رسد...
تو چه فکر می‌کنی؟
راستی کدام یک درست گفته‌اند؟
من که فکر می‌کنم،
گل به رازِ زندگی اشاره کرده است...
هر چه باشد او گل است...
گل، یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است
دیدگاه ها (۱)

آدم‌های ساده را دوست دارمهمان‌ها که بدی هیچ کس را باور ندارن...

زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیمزندگی نام نکویی ست که خارش ک...

عاشق که شدی، بهانه را میفهمیدلگرمی عاشقانه را میفهمیآهنگ.بها...

مغرور نباشید ...!وقتی پرنده اے زنده استمورچه ها را میخورد وو...

..... ز #دانایان بوَد این نکته مشهورکه #دانش در کُتب، داناست...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط