جوونیم داره میره و هنوز در حسرت یک بغل یکی از عزیزامم
جوونیم داره میره و هنوز در حسرت یک بغل یکی از عزیزامم
از کودکی تا الان..
فردا پس فردا میان میگن چه زود پیر شدی
اخه گوساله کجا بودی ببینی تو زندگی کوفتیم چقد تنها بودم
چه عقده و حسرت هایی رو دلمه
من همونم که از بچگی حتی خانوادش هم تحویلش نمیگرفتن چه انتظار هایی داریا
از کودکی تا الان..
فردا پس فردا میان میگن چه زود پیر شدی
اخه گوساله کجا بودی ببینی تو زندگی کوفتیم چقد تنها بودم
چه عقده و حسرت هایی رو دلمه
من همونم که از بچگی حتی خانوادش هم تحویلش نمیگرفتن چه انتظار هایی داریا
۱۷.۷k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.