منوسم باران
مينويسم باران ،
دفترم پر ميشود از
واژه هاى خيس
بوى خاك
صداى ناودان
و بغضى نيمه كاره
باز
مينويسم
باران
باز چترى رها شده روى نيمكتِ باغ
بوى عطر چاى و هل
و جاى انگشتانى كه
لبخندى بزرگ را
روى بخار پنجره نقش كرده
مينويسم
باران...
خش خشِ چكمه هايى در راه
دستهايى تنها
چشمهايى آرام
آى باران
آى باران
همپاى قدمهايى از نفس افتاده
و راز دارِ گريه هاى پنهانى
باز ببار
آنقدر ببار
تا تلخى اين بغضهاى نيمه كاره شيرين شود
همه ى فنجانهاى دنيا را
پر كن از عشق با طعمِ باران
#سرمایه_جاودانه_قلبم❤
#عاشقانه
#amd_msn11
دفترم پر ميشود از
واژه هاى خيس
بوى خاك
صداى ناودان
و بغضى نيمه كاره
باز
مينويسم
باران
باز چترى رها شده روى نيمكتِ باغ
بوى عطر چاى و هل
و جاى انگشتانى كه
لبخندى بزرگ را
روى بخار پنجره نقش كرده
مينويسم
باران...
خش خشِ چكمه هايى در راه
دستهايى تنها
چشمهايى آرام
آى باران
آى باران
همپاى قدمهايى از نفس افتاده
و راز دارِ گريه هاى پنهانى
باز ببار
آنقدر ببار
تا تلخى اين بغضهاى نيمه كاره شيرين شود
همه ى فنجانهاى دنيا را
پر كن از عشق با طعمِ باران
#سرمایه_جاودانه_قلبم❤
#عاشقانه
#amd_msn11
- ۲.۳k
- ۲۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط