حالا که مرد محبوبت نیستم زیاد فرقی ندارد چه کسی باشم یا

حالا که مرد محبوبت نیستم ، زیاد فرقی ندارد چه کسی باشم یا چه چیزی اصلا ...

فرقی نمی کند یک ایستگاه متروک قطار باشم در دورترین بیابان خشک خدا ، خالی از هر صدایی و لبالب از انتظار یا درخت سرو همیشه سبز مغروری در دل جنگلی بکر ...

فرقی ندارد کلاغ باشم یا قناری ، وقتی صدایم را نمی شنوی ...

فرقی ندارد زن تازه بی شوهر شده ی بارداری باشم که وسط یک مهمانی می فهمد جنینش دیگر حرکت نمی کند ، یا شهاب سنگی که از دورترین نقطه کهکشان به سمت زمین
حمله می کند ...

فرقی نمی کند سیگار تمام شده ای باشم گوشه یک زیرسیگاری طلایی ، یا رژ لبی روی لبان زنی فاحشه که مهیای تن فروشی
می شود ، بی لذت و با بغض ...

فرقی نمی کند مترسکی باشم وسط کویر یا قزل آلای نر زخم خورده ای در پیچاپیچ رودخانه ...
می بینی ؟ حالا که مرد محبوبت نیستم ، به کار این دنیا نمی آیم ...

مرا خلق کرده بودند برای خواستن تو و یادشان رفته بود تو را هم خلق کنند برای خواستن من ...
دیدگاه ها (۱۰)

احتمالا ، تماشای خوشبختی دیگران تسکینی برای دست برداشتن ا...

عاقبت یاد میگیری حتی آدم محبوبت نیز تورا چنان که می خواهد ...

دوست داری بگوید دوستت دارم اما حرف دیگری می‌زند... مثلا "ب...

کشف نقطه‌ی درست پایان و لحظه‌ی درست وداع ، تنها پناه انسان ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط