عاشق شدند آنهایی که میگفتند بعد از تو هرگز عاشق نخواهم شد..
رفتند آنهایی که میگفتند هرگز نمیروند..
شکستند قولشان را آنهایی که میگفتند همیشه پایبند قول هایشان هستند..
غریبه شدند آنهایی که میگفتند همیشه آشنا میمانند..
زخمی شدند دست هایی که همیشه سفید بودند..
قطع شدند نفس هایی که قرار بود ادامه پیدا کنند..
خشک شدند بال های پروانه هایی که روزی در قلب میدرخشیدند..
خیس شدند چشم هایی که همیشه به تو چشم میدوختند..
زخم شد گردنی که قبلا لب هایت نوازشش میکرد..
و در آخر..
تبدیل به یک خط صاف شد خطی که بالا پایین میرفت روی صفحه کنار تختم تو بیمارستان..
_سوزی
@شایدابدی
عاشق شدند آنهایی که میگفتند بعد از تو هرگز عاشق نخواهم شد..
رفتند آنهایی که میگفتند هرگز نمیروند..
شکستند قولشان را آنهایی که میگفتند همیشه پایبند قول هایشان هستند..
غریبه شدند آنهایی که میگفتند همیشه آشنا میمانند..
زخمی شدند دست هایی که همیشه سفید بودند..
قطع شدند نفس هایی که قرار بود ادامه پیدا کنند..
خشک شدند بال های پروانه هایی که روزی در قلب میدرخشیدند..
خیس شدند چشم هایی که همیشه به تو چشم میدوختند..
زخم شد گردنی که قبلا لب هایت نوازشش میکرد..
و در آخر..
تبدیل به یک خط صاف شد خطی که بالا پایین میرفت روی صفحه کنار تختم تو بیمارستان..
_سوزی
@شایدابدی
۱.۳k
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.