توکه میدانی اگر دلت بگیرد

توکه میدانی اگر دلت بگیرد
دنیایم زیر و رو میشود
میدانی وخوب هم میدانی که من آدم
اینهمه دور از تو ماندن نبودم ونیستم
میدانی که اگر خاری به پایت برود
انگار در چشم من تیری فرو رفته
توبگو دردت بجانم کدامین مرتبه دیده ای من جسارت کرده وباتو فقط با صدای بلند حرف بزنم همیشه ودر همه حال سعیم براین بوده که تو ذره ای آزار نبینی
ما کنارهم زندگی کردیم هرچندکوتاه آیا
فراموش کرده ای که من محال بودبیشترازیکساعت ازتوبیخبرباشم
پس ای آرام جان مرا به چه عادت میدهی به نبودنت؟مگرنه اینکه سالهاست نیستی آیا عادت کردم آیا جز دلتنگی های مرگبار وجان دادن چیزی از من دیده ای اینقدر برمن سخت نگیر دلبرجانم روزگار به انداره کافی اینروزها مرا به بازی گرفته در این دنیای پهناور من که حتی از خانواده هم بریدم تنهادلگرمیم تویی لااقل دوریت را روزیم کردی دیگر تمام درها را نبند
اخربگو من اینهمه حرف نگفته را باکه بگویم که تنها کس من تویی نازنینم...

#خانبیان
.خان.بی.آن.بمیرد.بهتر.است