[ مــتــنــ دلــی✨ ]
[ #مــتــنــ_دلــی✨ ]
یهو در ماشینو باز کرد،سرشو انداخت تو ماشین و پرسید: اگه من یه روزی نباشم چیکار میکنی؟
بعد بدون اینکه بهم اجازه بده گفت:کلیشه ای نگی ها، بی تو نمیتونم و اینا نگو بهم؛
بهش گفتم : خب اولش یکم تلاش میکنم تا با نبودنت کنار بیام.
پرسید: فکر میکنی بتونی؟
گفتم: نمیدونم که بتونم یا نه ولی اگر نشه،انقدر گل قرمز میخورم تا بمیرم.
خندش ترکید!
گفت: تو دیوونه ای؟
گفتم: نمیدونم دیوونه ام یا نه، اما اینو مطمئنم که عاشقم و اینم میدونم که عشق عقلو از سر عاشق میبره.
اگه تو نباشی شاید نبودنت خیلی سخت باشه اما سخت تر از اون خاطراتت، ویژگی هاته که کشندست.
میدونی آدما تا وقتی دچار یه دوست داشتن معمولی هستن اتفاقی زندگیشونو تحدید نمیکنه اما وقتی عاشق میشن تمام ویژگی های طرف رو به خاطر میسپرن؛
مثلا تو از رز قرمز بدت میاد اما عاشق همه گل هایی هستی که رنگ زرد دادن.
این ویژگی مخصوص توئه و این خیلی کشندست.
یعنی وقتی نباشی من هربار با دیدن یک شاخه گل از هر نوعی ناخودآگاه این موضوع رو توی ذهنم مرور میکنم و این ممکنه تا حد جنون پیش بره، انقدر که شاید یک شب کلی گل قرمز بخرم و شروع کنم به خوردنشون!
عشق همه چیز رو ممکن میکنه حتی خودکشی با تعداد زیادی گل قرمز رنگ برای فراموش کردن معشوقی که از اون رابطه جدا شده!
در واقع نه گل قرمز کشندست و نه نبوده تو اما ویژگی هات،خاطراتت دقیقا در زمان نبودنت حکم گلوله هایی رو دارن که ممکنه یک آن از اسلحه شلیک بشن؛
خطرناکه نه؟
یه لحظه چشم هاشو بست و باز کرد و بعد خیلی آروم گفت: عشق یه شمشیر دو لبه ست،شب بخیر.
یهو در ماشینو باز کرد،سرشو انداخت تو ماشین و پرسید: اگه من یه روزی نباشم چیکار میکنی؟
بعد بدون اینکه بهم اجازه بده گفت:کلیشه ای نگی ها، بی تو نمیتونم و اینا نگو بهم؛
بهش گفتم : خب اولش یکم تلاش میکنم تا با نبودنت کنار بیام.
پرسید: فکر میکنی بتونی؟
گفتم: نمیدونم که بتونم یا نه ولی اگر نشه،انقدر گل قرمز میخورم تا بمیرم.
خندش ترکید!
گفت: تو دیوونه ای؟
گفتم: نمیدونم دیوونه ام یا نه، اما اینو مطمئنم که عاشقم و اینم میدونم که عشق عقلو از سر عاشق میبره.
اگه تو نباشی شاید نبودنت خیلی سخت باشه اما سخت تر از اون خاطراتت، ویژگی هاته که کشندست.
میدونی آدما تا وقتی دچار یه دوست داشتن معمولی هستن اتفاقی زندگیشونو تحدید نمیکنه اما وقتی عاشق میشن تمام ویژگی های طرف رو به خاطر میسپرن؛
مثلا تو از رز قرمز بدت میاد اما عاشق همه گل هایی هستی که رنگ زرد دادن.
این ویژگی مخصوص توئه و این خیلی کشندست.
یعنی وقتی نباشی من هربار با دیدن یک شاخه گل از هر نوعی ناخودآگاه این موضوع رو توی ذهنم مرور میکنم و این ممکنه تا حد جنون پیش بره، انقدر که شاید یک شب کلی گل قرمز بخرم و شروع کنم به خوردنشون!
عشق همه چیز رو ممکن میکنه حتی خودکشی با تعداد زیادی گل قرمز رنگ برای فراموش کردن معشوقی که از اون رابطه جدا شده!
در واقع نه گل قرمز کشندست و نه نبوده تو اما ویژگی هات،خاطراتت دقیقا در زمان نبودنت حکم گلوله هایی رو دارن که ممکنه یک آن از اسلحه شلیک بشن؛
خطرناکه نه؟
یه لحظه چشم هاشو بست و باز کرد و بعد خیلی آروم گفت: عشق یه شمشیر دو لبه ست،شب بخیر.
۵.۷k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۰