مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

امشبی را زهجر یار به کنج میخانه نشستم و سبویی به دست و م

امشبی را زهجر یار، به کنج میخانه نشستم و سبویی به دست و مست...
گفتم ساقیا پیمانه ای دیگر بباید..
پرسید.. مشتی زین پریشانی تو، حاکی از
رنگ و مشق عشـــــق است..
بالاغیرتا عاشقی..؟
گفتمتش ساقیا.. عجیب میل به ویرانی دل
دارم امشب،،
بوسه ای از لعل لب یار، اون خوش نشین، جان دارم امشب..!!

نه رو دلیا که سلامتی تو دلیا و مشتیـــا.. 🥂

تـــــــــــورك... ✍️
دیدگاه ها (۴)

گر نکته کارو یافتی، چو من میزونی و در بوستان و چمنی. 😉😂از لح...

زدوست و یاران دو رو، بگسسته بهتر، در گلخونه بی گـــــــل بست...

بقول یارو گفتنی... تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، راز ب...

بسی قابل تامل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط