💜💜
💜💜
چمدانت را که می بندی ،
هر بار تکه ای از من کم می شود.
و من ، بی صداتر از آنم
که واژه ها دردهان خشکم بچرخند.
کوتاه بیا...
جاده ها جای امنی برای دلتنگی نیست.
ومن
می ترسم از خانه ایی که درآن نیستی،
ازکوچه ای که ردِ پاهایت را
دنبال نخواهد کرد...
از بدرقه ات برمی گردم،
جای ِ خالیت را
خاطره ی هیچ لبخندی پر نخواهد کرد.
چمدانت را که می بندی ،
هر بار تکه ای از من کم می شود.
و من ، بی صداتر از آنم
که واژه ها دردهان خشکم بچرخند.
کوتاه بیا...
جاده ها جای امنی برای دلتنگی نیست.
ومن
می ترسم از خانه ایی که درآن نیستی،
ازکوچه ای که ردِ پاهایت را
دنبال نخواهد کرد...
از بدرقه ات برمی گردم،
جای ِ خالیت را
خاطره ی هیچ لبخندی پر نخواهد کرد.
۱۰۰.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۱