روایت همسر شهید مدافع امنیت سجاد فراهانی از توهین یک نفر
روایت همسر شهید مدافع امنیت سجاد فراهانی از توهین یک نفر به چادرش و واکنش شهید به این اتفاق:
چند روز قبل از شهادتش بیرون رفته بودم که یک ماشین به چادر من توهین کرد ، زنگ زدم به شهید و گفتم چرا نیستی از من دفاع کنی؟
از شدت عصبانیت مشتشو محکم کوبید تو دیوار ... گفت خانم نگین انگشتری که برای تولدم خریده بودی شکست ... من چیکار کنم نیستم مواظب تو باشم ....
چند روز قبل از شهادتش بیرون رفته بودم که یک ماشین به چادر من توهین کرد ، زنگ زدم به شهید و گفتم چرا نیستی از من دفاع کنی؟
از شدت عصبانیت مشتشو محکم کوبید تو دیوار ... گفت خانم نگین انگشتری که برای تولدم خریده بودی شکست ... من چیکار کنم نیستم مواظب تو باشم ....
۲.۴k
۱۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.