نگاهش میکند اما نگاهش دگر هیچ برقی ندارد
نگاهش میکند اما نگاهش دگر هیچ برقی ندارد
لبخند میزند اما لب هایش دگر تکان نمیخورد
دستانش را میگیرد اما دستانش دگر گرم نیس
او را در اغوش میکشد اما دگر صدای قلبش که دیوانه وار خود را به سینه اش میکوبید را نمیشنود
او باخته بود او زندگی را باخته بود معشوقه او دگر عاشق او نبود
با خود میگفت چه اشتباهی کرده است که دگر چشمان معشوقه اش برق نمیزد
اما جوابی نیافت
اری او باخته بود قلب او هم هماننده معشوقه اش دگر نمیزد...
#tehkok
#bts
لبخند میزند اما لب هایش دگر تکان نمیخورد
دستانش را میگیرد اما دستانش دگر گرم نیس
او را در اغوش میکشد اما دگر صدای قلبش که دیوانه وار خود را به سینه اش میکوبید را نمیشنود
او باخته بود او زندگی را باخته بود معشوقه او دگر عاشق او نبود
با خود میگفت چه اشتباهی کرده است که دگر چشمان معشوقه اش برق نمیزد
اما جوابی نیافت
اری او باخته بود قلب او هم هماننده معشوقه اش دگر نمیزد...
#tehkok
#bts
۲.۹k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.