محمد اصفهانی، تنها ماندم
متن موزیک #تنها_ماندم #محمد_اصفهانی
تنها ماندم، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لب ها ماندم
راز خود به کس نگفتم
مهرت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه سحر شکفتم
دل من زِ غمت فغان برآرد
دل تو ز دلم خبر ندارد
دل تو ز دلم خبر ندارد
پس از این مخورم فریب چشمت
شرر نگهت اگر گذارد
شرر نگهت اگر گذارد
وصلت را، ز خدا خواهم
از تو لطف و صفا خواهم
کز مهرت، بنوازی جانم
عمر من، به غمت شد طی
تو بی من، من و غم تا کی
دردی هست، نبود درمانش
تنها ماندم، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
تنها ماندم، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لب ها ماندم
راز خود به کس نگفتم
مهرت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه سحر شکفتم
دل من زِ غمت فغان برآرد
دل تو ز دلم خبر ندارد
دل تو ز دلم خبر ندارد
پس از این مخورم فریب چشمت
شرر نگهت اگر گذارد
شرر نگهت اگر گذارد
وصلت را، ز خدا خواهم
از تو لطف و صفا خواهم
کز مهرت، بنوازی جانم
عمر من، به غمت شد طی
تو بی من، من و غم تا کی
دردی هست، نبود درمانش
تنها ماندم، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
۴.۲k
۱۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.