استوری عاشقانه مرد تنها
با صدای بی صدا
مثل یک کوه بلند
مثل یک خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
#فرهاد_مهراد
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی دوستت می دارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست نازنین
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند.
مثل یک کوه بلند
مثل یک خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
#فرهاد_مهراد
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی دوستت می دارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست نازنین
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند.
۹.۸k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.