در وصف عشق

ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯽکند ﺗﺎﺭﯾـــﺦ ﺑﯿـــﻦ ﺧﺎﻥِ ﺩﻩ ﺑﺎ ﻣﻦ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺷﻌﺮ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﻍ ﮔﺮﺩﻭﯾﺶ

ﺭﻋﯿﺖ ﺯﺍﺩﻩ  ﺑﻮﺩﻡ  ﺩﺧﺘﺮﺵ  ﺭﺍ  ﺧﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩ  ﻭ  ﻣﻦ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺯﺧﻢ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺯﺧﻢ ﻫﻢ ﺭﻭﯾﺶ

:)
دیدگاه ها (۱)

هوای روی تو دارم نمی‌گذارندممگر به کوی تو این ابرها ببارندمچ...

نمازِ وحشتِ این عاشقانه را خواندممن از نبودِ تو با افتخار می...

کلید آسمان‌ها در نماز استبدان معراج ما اندر نیاز استاگر خواه...

هیچ چیز شبیه دل‌تنگی نیستمگر پرنده‌ای شکسته بال...#استوری_مذ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط