مرحوم آیت الله احمد سیبویه بیست سال امام جماعت حرم حضرت ا
#مرحوم_آیت_الله_احمد_سیبویه بیست سال امام جماعت حرم حضرت اباالفضل (ع) بود ، حالات و خصائص عجیبی داشت . در ۱۰۰ سالگی مثل یک نوجوان روضه میخواند و گریه میکرد ! موقع روضه خوانی می آمد لابلای جمعیت میگشت و گریه کن هارو شکار میکرد . و میرفت زانو به زانوی آن گریه کن می نشست و روضه میخواند . صدلی رسایی داشت و بدون میکروفن روضه میخواند . یک روزی در قم رفت توی محراب زانو به زانوی آیت الله بهجت (ره) نشست . ( هر دو جثهء کوچک داشتند ) وسط روضه یاد جوانی کرد ، گفت شیخ محمد تقی ! یادته جوانی شبهای محرم بین الحرمین تا صبح دو تایی می خوندیم و سینه میزدیم ! از لین عارف فرزانه بلید این حکایت را شنیده باشید که : شیخ حسین سامرایی به من گفت شبی در سرداب سامرا تنهایی گرم اشک و روضهء زینب کبری (س) بودم ، ناگهان متوجه شدم آقایی پشت سرم نشسته که از هیبتش توان برگشتن نداشتم ! او با زنزمه های من سخت گریه میکرد ، مقداری بعد از روضه که گذشت فرمود شیخ حسین به شیعیانم بگویید خدا را به عمه جانم زینب (س) قسم بدهند و برای فرجم دعا کنند . سپس من در وجود خودم توانی احساس کردم ، برگشتم به پشت ولی دیگر کسی را ندیدم .روحشان شاد . حشرشان با سالار زینب (س) .
۱۰.۰k
۱۰ شهریور ۱۴۰۱