و همه ی اینا اتفاق افتاد

و همه ی اینا اتفاق افتاد..
وقتی فرشته ای عاشق شد!

_دزیره تهکوک















































































_کافه تهکوک #TK





























































































the memories of with you
دیدگاه ها (۰)

_همه یک پایانِ شاد میخوان درسته؟ _اما همیشه اینطور پیش نمیره...

یه چیزِ ترسناک که راجبم نفهمیدی تو این دوسال... اینکه من میت...

من شدم پیانیستی که به تو قول داده بود هر بار که انگشتان دستش...

خسته بودم راه رفعش بودیگمراه بودم راه حلش بودیگفتی میرم اما ...

امشب بکم دلگیره I've been searching for a trail to follow ag...

Do you recall? Nothing was dangerous We had the strength to ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط