راوی مادر شهید

🥀🥀

راوی: مادر ش/هید
🔸سیدمهدی یحیوی؛ شه/یدی که به اذن خدا عجیب حاجت می‌دهد

باب كرامات برای وی باز شده بود، در خواب ۱۴ معصوم(عليهم‌السلام) را ديده بود كه همه با هم نشسته‌اند و پیامبر او را به جمع خود دعوت كرده بود

🔹️معلمی بود که روزهای سه‌شنبه بچه‌های كلاسش را برای خواندن زيارت عاشورا و برنامه‌های مذهبی به امام‌زاده محمد(ع) می‌آورد. آن معلم تعريف میكرد كه من هيچگاه سيدمهدی را نديده و نمی‌شناختم. شبی در خواب ديدم كه قبرشان باز است و صورت ايشان كاملا خيس، به طوريكه آب از ريش‌هايش می‌چكيد و گوشه سمت راست قبرشان نوشته شده بود "قطعه‌ای از بهشت".
🔹️ در خواب نام ايشان را به صورت ندايی سيد مهدی يحيوی شنيدم.فردای آن شب به امام‌زاده محمد حصارک کرج آمدم و آن قبر را پيدا كردم. از آن روز به سيدمهدی متوسل شدم و زيارت عاشورا را خواندم. در خانه مريضی داشتم كه شفايش غيرممكن بود و با واسطه قرار دادن ش/هيد پیش خدا شفا يافت.

🌼 شبِ سال‌نو وسط شلوغیِ مزار سیدمهدی، خانومی رو دیدم که با گریه زیارت عاشورا می‌خوند. می‌گفت: خودم همسر شه/یدم؛ وصیت‌نامه همسرم رو گم کرده و هر چه می‌گشتم، پیدا نمیشد؛ سید مهدی رو پیش خدا واسطه قراردادم ؛ ایشونم اومد به خوابم و جای وصیت نامه رو بهم نشون داد...
منبع: سایت نوید شاهد
#شهید#شهدا#شهادت
دیدگاه ها (۰)

تاحالا از کدوم شه...ید حاجت گرفتی؟شه........ید مدا.فع حرم شه...

اسمش حسن پام بود... 😢👇🏼‌‌‌‌‌‌‌فقط ۱۸ سالش بود!بچه‌ی یکی از ر...

https://wisgoon.com/newuser1234

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط