روزی دروغ به حقیقت گفت میل داری با هم به دریا برویم و ...

روزی دروغ به حقیقت گفت : میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم ، حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیله گر لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است ، اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود

NH
دیدگاه ها (۸)

کنــارت هستندتا کـــی؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارنداز پ...

خوشحال میشم حرفی نصیحت هس بببینم 👇https://harfeto.timefriend...

هر وقتبین دوتا انتخاب مردد بودیشیر یا خط بنداز...مهم نیست شی...

رفتی؟به سلامت...من خدا نیستم که بگویم:صدبار اگه توبه شکستی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط