مظـلـ ـوم ترین مادرِ شهــــــ ـید:
مظـلـ ـوم ترین مادرِ شهــــــ ـید:
شهـ ـید یـوسف داور پناه
بعد از عمــ ـلیات والفـ ـجر ۲ به سنندج و خانه اش برگشت
چون لباس سـ ـپاه بر تن داشت توسط حـ ـزب کـ ـومله شناسایی شد
از بالای دیوار به خانهشان ریختند و یوسف را دستگیر کردند
کـ ـومله بدنـ ـش را با سیگــ ـار سـ ـوزاند و بعد یـوسف را به رگـ ـبار بستند
مادر سراسیمه به مقر کومـ ـلهها رفت. یوسف را دید که تیــ ـرباران شده است. روی سیــ ـنهاش پر از جای چاقـــ ـو. «هیچ جای بدنـ ـش سالم نبود. مادر را با پیـ ـکر یوسف یک شبانهروز در اتاقی تنها گذاشتند.
او زمین را میکند و گریه میکرد. نه آداب دفن میدانست و نه نماز مــ ـیت را به یاد داشت.
ذهنش پاک شده بود از همهچیز انگار..
مادر میگوید: «کـ ـفن نداشتم. چادرم را دور بدن پسرم پیچیدم. چادر سیاهم شد خلعت آخرت دردانهام. بعد هم او را در خاک گذاشتم.
.
.
.
چقدر این یـوسف ها مظلـ ـوم اند.. 💔
#شهید_یوسف_قربانی
#شهید_یوسف_داورپناه
#یوسف_داور_پناه
شهـ ـید یـوسف داور پناه
بعد از عمــ ـلیات والفـ ـجر ۲ به سنندج و خانه اش برگشت
چون لباس سـ ـپاه بر تن داشت توسط حـ ـزب کـ ـومله شناسایی شد
از بالای دیوار به خانهشان ریختند و یوسف را دستگیر کردند
کـ ـومله بدنـ ـش را با سیگــ ـار سـ ـوزاند و بعد یـوسف را به رگـ ـبار بستند
مادر سراسیمه به مقر کومـ ـلهها رفت. یوسف را دید که تیــ ـرباران شده است. روی سیــ ـنهاش پر از جای چاقـــ ـو. «هیچ جای بدنـ ـش سالم نبود. مادر را با پیـ ـکر یوسف یک شبانهروز در اتاقی تنها گذاشتند.
او زمین را میکند و گریه میکرد. نه آداب دفن میدانست و نه نماز مــ ـیت را به یاد داشت.
ذهنش پاک شده بود از همهچیز انگار..
مادر میگوید: «کـ ـفن نداشتم. چادرم را دور بدن پسرم پیچیدم. چادر سیاهم شد خلعت آخرت دردانهام. بعد هم او را در خاک گذاشتم.
.
.
.
چقدر این یـوسف ها مظلـ ـوم اند.. 💔
#شهید_یوسف_قربانی
#شهید_یوسف_داورپناه
#یوسف_داور_پناه
۱.۴k
۱۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.