🍁گمگشته در خواب🍁
گیجم و قرن هاست گم گشتم، در شب خسته ی جهان خودم
مثل اصحاب کهف در خوابم، مانده ام دور از زمان خودم
ورق خفته در کتابچه ام، کودکانه مرا "طیاره" بساز
بپران و کمی بلندم کن، نیست پرواز در توان خودم
دل من قسمتش پریشانی ست، شاعرم عادتم خود آزاری ست
گله از هیچکس ندارم من، خورده ام زخم از زبان خودم
مثل گوگرد شیطنت کردم، خانه ای سوخت از شرارت من
غافل از اینکه مرگ در پیش است، زدم آتش به جسم و جان خودم
آسمان جهان فدای شما، های ای زنده های سرگردان
سقف قبر من آسمان من است، قانعم زیر آسمان خودم
مثل اصحاب کهف در خوابم، مانده ام دور از زمان خودم
ورق خفته در کتابچه ام، کودکانه مرا "طیاره" بساز
بپران و کمی بلندم کن، نیست پرواز در توان خودم
دل من قسمتش پریشانی ست، شاعرم عادتم خود آزاری ست
گله از هیچکس ندارم من، خورده ام زخم از زبان خودم
مثل گوگرد شیطنت کردم، خانه ای سوخت از شرارت من
غافل از اینکه مرگ در پیش است، زدم آتش به جسم و جان خودم
آسمان جهان فدای شما، های ای زنده های سرگردان
سقف قبر من آسمان من است، قانعم زیر آسمان خودم
۱۱.۰k
۳۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.