کتاب جغرافیای تفکر یکی از مهمترین آثار در زمینه رو
کتاب «جغرافیای تفکر» یکی از مهمترین آثار در زمینه روانشناسی شناختی است که به بررسی ریشههای تفاوت در فرآیندهای ذهنی میان آسیاییها و غربیها میپردازد. فرضیه اصلی نویسنده این است که ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، به طور مستقیم بر نحوه اندیشیدن ما تاثیر میگذارند.
در مدل ذهن شرقی، مفهوم هارمونی و نظم گروهی بر فردیت اولویت دارد. به همین دلیل، حفظ انسجام جمعی بسیار حیاتیتر از نقد افراد یا اثبات حقیقت با استفاده از شیوههای تحلیلی است. اگر بخواهیم با یک مثال نمادین این موضوع را بررسی کنیم، میتوانیم یک قبیله را تصور کنیم که اعضای آن دور هم جمع شدهاند.
در این فضا، اگر فردی بخواهد با ابزارهای تفکر انتقادی سخن بزرگ قبیله را صرفاً به دلیل فقدان استدلال منطقی قطع کند یا او را به چالش بکشد، این رفتار به عنوان یک رفتار ضد اجتماعی دیده میشود که سلسله مراتب و نظم کلی گروه را بر هم زده است. بنابراین نتیجه چنین رفتاری احتمالا طرد شدن از گروه است. چرا که کلنگری و بقای جمع، ارزشی بالاتر از نقد جزئینگرانه دارد.
این تفاوت در سیستمهای آموزشی نیز قابل مشاهده است. در کلاسهای درسی جوامع شرقی، به ندرت پیش میآید که دانشآموز جایگاه معلم را به چالش بکشد، در حالی که به نظر میرسد در غرب، زیر سوال بردن بخشی از فرآیند یادگیری شده است.
نکته قابل تامل دیگری که در این کتاب مطرح میشود، بحث مواجهه با تناقضات است. ذهن شرقی به دلیل تفکر دیالکتیکی (یعنی باور به این اصل که اجتماع نقیضین ممکن است!)، راحتتر با تناقضات کنار میآید و آنها را میپذیرد. اما ذهن غربی تابآوری کمتری در برابر تناقض دارد و تلاش میکند با منطق صفر و یکی (یا این درست است یا آن)، تناقض را حل کند. همین عدم پذیرش تناقض در غرب، موتور محرکهای برای تولید فرضیه و پیشرفت علم مدرن بوده است، زیرا آنها همواره گرایش عمیقی به کشف علت و رفع ابهام داشتهاند.
در نهایت، این تحلیل به معنای ارزشگذاری خوب یا بد نیست. شاید خردمندانهترین رویکرد برای ما، رسیدن به یک ترکیب متعادل باشد: به معنی بهرهگیری از نگاه کلگرا و هارمونیک شرقی برای درک سیستمها، در کنار استفاده از تفکر نقادانه غربی برای تحلیل اجزا و یا پیشبرد علم.
Please note: While the lecture is real, the supplementary visuals are created with AI to enhance the learning experience.
#تفکر_انتقادی #تفکر_علمی #فرهنگ_شرقی #فرهنگ_غربی #علم #روانشناسی_جمعی
ارسال از طریق downloaderbot@
در مدل ذهن شرقی، مفهوم هارمونی و نظم گروهی بر فردیت اولویت دارد. به همین دلیل، حفظ انسجام جمعی بسیار حیاتیتر از نقد افراد یا اثبات حقیقت با استفاده از شیوههای تحلیلی است. اگر بخواهیم با یک مثال نمادین این موضوع را بررسی کنیم، میتوانیم یک قبیله را تصور کنیم که اعضای آن دور هم جمع شدهاند.
در این فضا، اگر فردی بخواهد با ابزارهای تفکر انتقادی سخن بزرگ قبیله را صرفاً به دلیل فقدان استدلال منطقی قطع کند یا او را به چالش بکشد، این رفتار به عنوان یک رفتار ضد اجتماعی دیده میشود که سلسله مراتب و نظم کلی گروه را بر هم زده است. بنابراین نتیجه چنین رفتاری احتمالا طرد شدن از گروه است. چرا که کلنگری و بقای جمع، ارزشی بالاتر از نقد جزئینگرانه دارد.
این تفاوت در سیستمهای آموزشی نیز قابل مشاهده است. در کلاسهای درسی جوامع شرقی، به ندرت پیش میآید که دانشآموز جایگاه معلم را به چالش بکشد، در حالی که به نظر میرسد در غرب، زیر سوال بردن بخشی از فرآیند یادگیری شده است.
نکته قابل تامل دیگری که در این کتاب مطرح میشود، بحث مواجهه با تناقضات است. ذهن شرقی به دلیل تفکر دیالکتیکی (یعنی باور به این اصل که اجتماع نقیضین ممکن است!)، راحتتر با تناقضات کنار میآید و آنها را میپذیرد. اما ذهن غربی تابآوری کمتری در برابر تناقض دارد و تلاش میکند با منطق صفر و یکی (یا این درست است یا آن)، تناقض را حل کند. همین عدم پذیرش تناقض در غرب، موتور محرکهای برای تولید فرضیه و پیشرفت علم مدرن بوده است، زیرا آنها همواره گرایش عمیقی به کشف علت و رفع ابهام داشتهاند.
در نهایت، این تحلیل به معنای ارزشگذاری خوب یا بد نیست. شاید خردمندانهترین رویکرد برای ما، رسیدن به یک ترکیب متعادل باشد: به معنی بهرهگیری از نگاه کلگرا و هارمونیک شرقی برای درک سیستمها، در کنار استفاده از تفکر نقادانه غربی برای تحلیل اجزا و یا پیشبرد علم.
Please note: While the lecture is real, the supplementary visuals are created with AI to enhance the learning experience.
#تفکر_انتقادی #تفکر_علمی #فرهنگ_شرقی #فرهنگ_غربی #علم #روانشناسی_جمعی
ارسال از طریق downloaderbot@
- ۵۹
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط