زن ها را نمیتوان شناخت
زنها را نمیتوان شناخت
با قهر کردن،
حسادتشان را نشان میدهند،
با خنده، بغض درونشان را
و با سکوت ، فاتحهات را میخوانند !
زنها هنرشان را با دستپخت نقاشی میکنند.
خستگی و عصبانیتشان را غُر میزنند
گریه و اشک هایشان را میرقصند؛
وقتی که عاشقت شوند،خرابت میکنند
و از نو آجر به آجر به دلخواه خود
از وجودت کشوری با پرچم صلح میسازند
وای به روزی که از چشم آنها سقوط کنی
همه چیز را با خاک و خون یکسان میکنند
تو میمانی و کشوری غارت زدهی پس از جنگ !
غـــــــــــمـ تاابد#
با قهر کردن،
حسادتشان را نشان میدهند،
با خنده، بغض درونشان را
و با سکوت ، فاتحهات را میخوانند !
زنها هنرشان را با دستپخت نقاشی میکنند.
خستگی و عصبانیتشان را غُر میزنند
گریه و اشک هایشان را میرقصند؛
وقتی که عاشقت شوند،خرابت میکنند
و از نو آجر به آجر به دلخواه خود
از وجودت کشوری با پرچم صلح میسازند
وای به روزی که از چشم آنها سقوط کنی
همه چیز را با خاک و خون یکسان میکنند
تو میمانی و کشوری غارت زدهی پس از جنگ !
غـــــــــــمـ تاابد#
۱.۴k
۲۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.