من خیلی تنها هستم بقیه ویلترومایتها از من میترسند هی
من خیلی تنها هستم. بقیهٔ ویلترومایتها از من میترسند. هیچکس با من حرف نمیزند. هیچکس نمیخواهد دوست من باشد—فکر میکنند ناپایدارم. مرا از سیارهای به سیارهٔ دیگر میفرستند تا بهجایشان جنایت کنم. و هرچه در این کار بهتر میشوم، بیشتر از من میترسند. قربانیِ موفقیتِ خودم شدهام. «کانکوئست». حتی یک اسم واقعی هم ندارم، فقط یک هدف. من تواناییهای خیلی بیشتری دارم اما هیچکس نمیبیند. بعضی روزها آنقدر احساس تنهایی میکنم که میتوانم گریه کنم، اما نمیکنم. هیچوقت نمیکنم. چون چه فایدهای دارد؟ حتی یک نفر در تمام این جهان نیست که اهمیتی بدهد.
این را با خودم به گور میبرم.
این را با خودم به گور میبرم.
- ۲۹۰.۷k
- ۱۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳.۹k)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط