اومدم یکم حرف بزنم اگه خسته شدین ببخشید خوب من امروزا خیل
اومدم یکم حرف بزنم اگه خسته شدین ببخشید خوب من امروزا خیلی حالم بده و امروز دیگه نابود شدم از چند روز پیش فهمیده بودم بعضی دوستام سمین و کلن خیلی حالم بد میکردن پس دوستیمون باهاشون تموم کردم دیروز یه پروژه گفته بودن انجام بدیم و من دوستام یه گروه زدیم و من دیروز نتم تموم شد و برای ختم مادربزرگم رفته بودم امروز نت گرفتم و رفتم دیدم تویه گروهم تو روبیکا فهمیدم برای پروژست خواستم شروع کنم به کمک و یکی از دوستام گفتش از تو نظر نمیخوام و ما تمام پروژه رو انجام دادیم و به کمک تو نیاز نداریم و از گروه برو و از گروهمون هم برو به تو نیاز نداریم ولی معلممون گفتش پروژه رو انجام ندید تا بهتون بگم چیکار کنید و وقتی گروهی که تو روبیکا بودیم ترک کردم تو پیویم یکی از دوستام ویس دوتا از دوستام فرستاد یکیشون گفت چقدر بی مسعولیتم و اون یکی گفت چقدر بی مسعولیتم و خیلی تو همه چیز کسشعر میگم و کلا با اون دوستیم تموم کرده بودم ولی اینو بهم گفتش و اون دوستم که اینو برام فرستادش گفت ببین فقط نظر من نبوده و منم باهات مشکل دارم و من اینو میدونستم چون هر موقع بهش دست میزدم بلند بهم میگفت بهش دست نزنم انگار یچیز چندش و نجسم و بهم گفت بسه و تا همینجا بوده و منم گفتم میفهمم و من تموم سعیم کردم به چیزی که میخوای تبدیل شم ولی آخر سرم تو از هیچکدوم از چیزایی که میخواستی بشم خوشت نیومد و دیگه نمیدونم چیکار کنم ببخشید این تموم سعیم بودش و اون گفت نشدی من فکر میکردم ذهن خودمه و اون نمیخواد منو تغییر بده ولی خودش معلوم کرد میخواست منو تغییر بده من قبلاً فکر میکردم اونایی که میگن همه دوستام ازم متنفرن و بدشون میاد الکی و خیلی همه چیز بزرگ میکنن و مثلاً دعوا کردن اینجوری شده ولی حالا که برام افتاد فهمیدم واقعی و چقدر حسش بده و ضایعست که ازم بدشون میاد جز صمیمی تریم دوستم و دوستای کلاس زبانم و دوست صمیمیم توی مدرسه دیگست و دوستای کلاس زبانمم تو مدرسم نیستن یعنی درکل هیچ دوستی ندارم تو مدرسه دارم به این فکر میکنم واقعا خیلی حال بهم زنم؟بازم ببخشید خیلی حرف زدم و رو مختون رفتم
۱۲.۷k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.